رجبعلی خیاط (۱۲۶۲ ـ ۱۳۴۰ش) با نام اصلی رجبعلی نکوگویان، استاد اخلاق در تهران که شاگردانی را تربیت کرده است. او در طول عمر خود به خیاطی مشغول بود و در جلسات خصوصی خود، اشعار عرفانی حافظ شیرازی را شرح و تفسیر میداد. دوران جوانی رجبعلی خیاط را سرآغاز تحول و رسیدن به کمالات معنوی دانستهاند. برخی پژوهشگران، ادعاهایی نظیر دیدار با امام زمان (عج) و کرامات نسبتدادهشده به وی را مورد نقد قرار دادهاند. او در تحولات سیاسی عصر خود حضور نداشت اما شاگردان و دوستانش را از همکاری با حکومت پهلوی برحذر میداشت.
زندگینامهرجبعلی نکوگویان مشهور به «شیخ رجبعلی خیاط» و «جناب شیخ» در سال ۱۲۶۲ش، مصادف با حکومت قاجاریه و پهلوی در تهران متولد شد.[۱] پدرش، مشهدیباقر، یک کارگر ساده بود که در دوازده سالگیِ رجبعلی از دنیا رفت.[۲] او در جوانی برای گذراندن زندگی، شغل خیاطی را پیشه خود قرار داد و تا آخر عمر به این کار اشتغال داشت.[۳]
در مورد تحصیلات شیخ گفته شده که او تحصیلات رسمی حوزوی و کلاسیک نداشت[۴] و مسیر سیر و سلوکی را که به او نسبت میدهند، بیشتر بدون استاد گذرانده است؛[۵] اما از جلسات و منابر افرادی چون برهانالدین خوراسگانی، محمدعلی شاهآبادی، محمدتقی بافقی و میرزا جمال اصفهانی بهره برده است.[۶] محمداسماعیل دولابی، سید ابوالقاسم شجاعی، عبدالکریم حامد، علی مدرسی، عبدالعلی گویا و ابوالحسن شیخ از شاگردان رجبعلی خیاط بودهاند.[۷]
رجبعلی خیاط در دیداری که با سید محمدهادی میلانی داشت، مبدأ تحول و نقطه عطف زندگی معنوی خود را در امتناع و رد دعوت به گناه از سوی دختری زیبا از بستگانش، ذکر کرده است.[۸] شیخ رجبعلی در ۲۲ شهریور سال ۱۳۴۰ش در ۷۸ سالگی درگذشت[۹] و در قبرستان ابنبابویه شهر ری دفن شد.[۱۰]
*************************
ناصرالدین شاه در برزخ
در رابطه با وضعيت ناصرالدين شاه قاجار در عالم برزخ، يكی از شاگردان شيخ از ايشان نقل كرد: « روح او را روز جمعهای آزاد كرده بودند و شب شنبه او را با هل به جايگاه خود میبردند، او با گريه به مأموران التماس میكرد و میگفت:« نبريد ». هنگامی كه مرا ديد به من گفت: اگر میدانستم جايم اين جاست در دنيا خيال خوشی هم نمیكردم! »
ستایش از پادشاه ستمکار
جناب شيخ، دوستان و شاگردان خود را از همكاری با دولت حاكم ( پهلوی) و به خصوص از تعريف و تمجيد آنان بر حذر میداشت. يكی از شاگردان شيخ از وی نقل كردهاست كه فرمود:
« روح يكی از مقدسين را در برزخ ديدم محاكمه ميكنند و همه كارهای ناشايسته سلطان جاير زمان او را در نامه عملش ثبت كرده و به او نسبت میدهند. شخص مذكور گفت: من اين همه جنايت نكردهام.
به او گفته شد: مگر در مقام تعريف از او نگفتی: عجب امنيتی به كشور دادهاست؟
گفت: چرا!
به او گفته شد: بنابر اين تو راضی به فعل او بودی، او برای حفظ سلطنت خود به اين جنايات دست زد. »
در نهجالبلاغه آمده است كه امام علی(علیه السلام) فرمود:
« الراضي بفعل قوم كالداخل فيه معهم، و علي كل داخل في باطل اثمان: اثم العمل به، و اثم الرضا به؛
هركه به كردار عدهای راضی باشد، مانند كسی است كه همراه آنان، آن كار را انجام داده باشد و هر كس به كردار باطلی دست زند او را دو گناه باشد؛ گناه انجام آن و گناه راضی بودن به آن. »
***********************************
مردی که گفت:
✅ من بعد از مرگم شناخته می شوم.
✅ با گیاهان صحبت می کنم و آنها خواصشان را برایم می گویند.
✅ هر کاری می کنی فقط برای (( خدا )) انجام بده.
✅ اگر کشاورزی هر بیل که میزنی برای (( خدا )) بزن، اگر معلمی هر درسی می دهی فقط برای (( خدا )) درس بده، اگر...!
✅ به تو پول می دهند؛ ولی تو برای (( خدا )) کار کن، نه پول
✅ چائی که میخوری برای (( خدا )) بخور... تا در وجودت تبدیل به نور شود. برای (( خودت )) نخور که تبدیل به همان می شود که خواستی.
✅ سِرّ خلقت، نیکی به خلق است.
✅ به هر چه (( توجه)) کنی، صورت برزخیت همانند آن می شود.
✅ مردانی را در تاکسی دیدم که با سوار شدن خانمی، قیافه شان تبدیل به زن شد.
✅ هر لحظه! که به یاد خدا نباشی، ضرر کرده ای.
✅ برای (( خدا )) با همه (( متواضع )) باش، نه برای دنیا!
✅ عبادت به اندازه ای که شخص به خدا (( محبت )) می ورزد، ارزش دارد.
✅ شیطان را دیدم که بر محلی که نمازگزار میخاراند، بوسه میزند!
✅ مدتی اینگونه زندگی کن تا خدا تو را بردارد؛ آنوقت است که انسان لذت می برد!
✅ قدر چیزی را بدان که مردگان آرزوی یک لحظه آن را دارند: عمر!
✅ و........
منبع :
https://fa.wikishia.net