رفتن به محتوای اصلی
x

فقیه زاهد، عالم عابد، مجاهد نستوه، شهید آيت‌ الله موسوی شاهان دشتی آل رسول معروف به شمس آبادی (۱۲۸۱ - ۱۳۵۵ ش)، از علمای طراز اول اصفهان، شخصیت معروف، خوشنام، محترم، بسیار محبوب و ملایی بودند. در ماجرای کتاب شهید جاوید، ایشان موضع گرفته و نویسنده و تقریظ نویس آن کتاب را تخطئه کردند. ایشان وکیل و نماینده آیت الله العظمی سید ابوالقاسم موسوی خویی در اصفهان بودند.

آیت‌الله مشکینی بر کتاب شهید جاوید تقریظی نوشته بود. او در پاسخ جمعی از طلاب حوزه علمیه که از وی پرسیده بودند که آیا همه مطالب کتاب شهید جاوید را که بر آن تقریظ نوشته‌اید تأیید می‌کنید؟ تقریظ نوشتن بر یک کتاب را بیشتر ناظر به حسن انتخاب موضوع و نحوۀ تقریر و تحریر آن دانست که مستلزم تصدیق تمام مطالب طرح شده در آن نیست.[۱۳] همچنین آیت‌الله منتظری تقریظی بر کتاب شهید جاوید نوشته بود در جلسه‌ای از او خواسته شده بود که نوشته‌ای علیه این کتاب بنویسد.[۱۴]

دفاع حسینعلی منتظری و تقریظ‌نویسی او بر کتاب شهید جاوید و نیز ماجرای قهدریجان که به کشته شدن سید ابوالحسن شمس‌آبادی به علت مخالفتش با کتاب شهید جاوید انجامید و قبل و بعد از انقلاب به سید مهدی هاشمی و گروه هدفیون نسبت داده شد بر حواشی سیاسی اجتماعی این کتاب افزوده است.

محمدتقی بروجردی این کتاب را مضر به عالم تشیع، گمراه‌کننده و مشتمل بر نسبت‌های ناروا دانست. سید محمدرضا گلپایگانی در پاسخ استفتایی نوشت: «حکم کتب ضاله معلوم است. این کتاب را مطالعه نکنید.»[۱۵] همچنین آیت‌الله مرعشی نجفی با نقد برخی منابع مورد استناد شهید جاوید نظیر تاریخ طبری، ابن سعد و زبیر بن بکار نتیجه گرفت:

«هرکس و هر نویسنده که اعتذار به فرض یا اتکاء به چنین اشخاص فوق‌الذکر نماید از طریق صواب دور است و کتاب او برخلاف اصل اعتقادیه اهل تشیع می‌باشد و برادران دینی به این گونه نوشته‌ها مراجعه نفرمایند.»[۱۶]
تولد

سید ابوالحسن به سال 1319 قمری برابر با 1281 خورشیدی [۱] در اصفهان دیده به جهان گشود. خاندان وی تا چندین نسل، همگی از علمای خدمتگزار دين و مروج آيين بودند.

پدر

پدر بزرگوار ايشان، آیت‌الله آقا سید محمدابراهیم،‌ فرزند آقا سید عبدالله، فرزند آقا میرزا محمدعلی، فرزند آقا سید محمد، در سال 1294 ق به دنیا آمد، و در اصفهان و نجف در محضر بزرگانی همچون آقا نجفی اصفهانی، ملا محمدباقر فشارکی، میرزا جهانگیرخان قشقایی، آخوند كاشي و میرزا محمدهاشم چهارسوقی به تحصیل علوم اسلامی پرداخت.[۲]

نیاکان عالم

پدربزرگ پدری سید ابوالحسن، آیت‌الله سید عبدالله موسوی، امام جماعت مسجد قطبيه‌ اصفهان و از شاگردان آیات عظام شیخ محمدتقی آقانجفی و آقا میرزا محمدهاشم چهارسوقی خوانساری بود که مقبره‌اش در وادی‌السلام نجف قرار دارد.
پدرش (جد اعلی)، میرزا محمدعلی شمس‌آبادی (1220 - 1288 ق) از علمای بزرگ اصفهان بود كه در مسجد قطبيه، امامت جماعت را بر عهده داشت و تدريس و تأليف هم مي‌ کرد. او خطی بسیار زیبا داشت و کتاب هايي همچون کمال‌الدین شیخ صدوق، و جلد هشتم و دهم بحارالانوار را ترجمه كرده و مؤلف مباني‌الاحكام در فقه (مباحث طهارت، صلاة، حج و غيره) بود. قبر او نيز در وادی‌السلام نجف است.
پدر ایشان (پدر جد اعلی)، آیت‌الله آقا سید محمد موسوی شاهاندشتي، از لاریجان مازندران به اصفهان كوچيد و از محضر مرحوم آیت‌الله آقا محمد بيدآبادي بهره‌هاي شايان برد. او در سال 1248ق بدرود حيات گفت و در وادي السلام به خاک خُفت.[۳]

تحصيلات

شهید بزرگوار پس از دوران كودكي و نوجوانی، به فراگيري دانش اسلامی همت گماشت. وی در آغاز، كتاب‌هاي جامع المقدمات، مغنی، مطول، قوانین، شرایع، شرح لمعه و معالم را نزد استاداني همچون:

  • شيخ ابوالقاسم زفره‌اي
  • جلال‌الدين همايي
  • ميرزا احمد مدرس شهيدي
  • ملا محمد ابراهیم
  • شیخ عبدالوهاب زاهدی
  • شیخ محمد حسن داورپناه

و خط را نزد میرزا اسداله رجالیان فرا گرفت، وی باقی‌مانده سطح و خارج فقه و اصول را نزد آیات عظام:

  • سيد محمد نجف‌آبادي
  • سيد علي نجف آبادي
  • آخوند ملا محمدحسين فشاركي فرا گرفت.
هجرت به نجف

سال 1311 ش برابر با 1355 ق در سن 25 سالگی به حوزه علمیه نجف اشرف مهاجرت كرد و در آن مهد دانش از محضر برخي بزرگان حوزه بهره برد.

وي با جديت و تلاش فراوان به مدت يازده سال مباني فقه و اصول خويش را استوار ساخت، و با كسب اجازات متعدد روايتي و اجتهادي از استادانش، به اصفهان بازگشت.

اساتید برگشت به اصفهان

در سال 1366 ق، در اصفهان به تدریس خارج فقه و اصول، تألیف، تربیت شاگردان، وعظ و ارشاد، اقامه جماعت در مسجد سرتیپ چهارسوق و مسجد شیخ بهايي، دستگيري از درماندگان و ساخت مساجد و درمانگاه‌ها و مدارس و مؤسسات خيريه، و ریاست حوزه علمیه اصفهان پرداخت.
آیت‌الله شمس آبادی سالهای سال در حوزه علمیه اصفهان در مدرسه صدر بازار به تدریس فقه و تعلیم و ارشاد طلاب می پرداخت. وی کفایة آخوند خراسانی را تدریس می ­کرد و یک روز در هفته را هم در مدرسه درکوشک (باقریه) برای امر تدریس و مباحثه علوم می ­رفت.

وی، وكيل مطلق مرحوم آیت‌الله بروجردی بود و پس از ایشان، به وکالت تامه‌ مراجع تقلید برگزیده شد و تا هنگام شهادت، پرداخت شهریه طلاب حوزه اصفهان را بر عهده داشت.

تأليفات
  • تقریرات درس فقه و اصول استادان خویش
  • دیوان اشعار (در فضایل، مناقب و مصائب ائمه اطهار (علیهم السلام))
  • رساله‌ای مختصر در اصول دین
  • موعظه ابراهیم(علیه السلام)
  • شرح صحیفه سجادیه[۴]
شاگردان
  • میرزا محمدحسین رشتی
  • سید ابوالفضل طباطبایی خوراسگانی
  • شیخ مظفر فرزانه
  • سید ابوالحسن درچه‌ای‌زاده
  • شیخ محمدعلی فشارکی
  • شیخ اسدالله جوادی
  • سید محمدعلی صادقی
  • شیخ اسدالله الهی حسین‌آبادی
  • سید تقی هاشمی ده‌سرخی
  • آقا جلال خمینی‌شهری
  • سید محمدتقی حجازی فروشانی
  • سیدمحمدتقی مدنی چهارسویی
  • سید جواد ابطحی
  • شیخ مرتضی رشتی
  • سید مجتبی مهدوی هرستانی
  • سید محمدتقی حجازی فروشانی
  • سید ناصر موسوی مهدوی
خدمات فرهنگی - اجتماعی

آیت‌الله شمس‌آبادی در بنیاد نهادن و نظارت بر چندین مؤسسه شرکت کرد که همه آنها هم‌اکنون نیز به فعالیت خود ادامه می‌دهند و عبارتند از:

  • انجمن مددکاری امام زمان عجل الله تعالی فرجه - مخصوص ایتام
  • مؤسسه آموزشی ابابَصير[۵]
  • انجمن مددکاری امام زمان عجل‌الله تعالي فرجه الشريف [۶]
  • بیمارستان عسكريه
  • آزمایشگاه مهدیه
  • مؤسسه خيريه و دبیرستان احمدیه (بنابر گزارش ساواک در تاریخ 19 اسفند 1348، این مؤسسه اقدام به اعزام طلاب و روحانیان به روستاهای اطراف مي‌كند و به مبلغان اعلام شده است که هیچ پولی از مردم نگیرند و مؤسسه خرج سفر و حق منبر ایشان را تقبل مي‌كند.)[۷]
  • حسينيه و مسجد دهستان «تاروكشه» از توابع کاشان[۸]
  • حسينيه و زائرسراي اصفهانی‌ها در مشهد مقدس
  • ساختمان قائميه[۹]
مواضع سیاسی

آیت‌الله شمس‌آبادي در کنار فعاليت‌هاي ديني و خدمات اجتماعی، از فعاليت‌هاي سياسي برکنار نبود.

  • در خرداد 1342 در حمایت از حضرت امام خميني و آیت‌الله بهاءالدین محلاتی و علمايي که دستگیر شده بودند، اعلاميه‌اي با امضای وی و دیگر عالمان اصفهان منتشر شد.
  • در 20 تیر 1342 نیز برای اعتراض به دستگيري حضرت امام; و پیوستن به جمع علمای معترض کشور، به تهران عزیمت کرد و تا آزادی امام; در آنجا ماند.
  • وی در 25 تیر 1347 در اعتراض به دستگيري و محكوميت آقايان منتظري و ربانی شيرازي;، به همراه عده‌ای از علمای اصفهان، تلگرام‌هايي به مراجع تقلید و علمای شهرها فرستادند.
  • همچنين در سال 1353ش به گروهی از طلاب که به خدمت در اداره اوقاف رژیم پهلوی درآمده و سپاه دین نام گرفته بودند، به وسیله نزدیکان خود پیغام فرستاد و برخی از آنان را به منزل خود دعوت کرد. ایشان از آنان خواست تا از خدمت در اوقاف استعفا کنند و قول داد چنانچه از حقوق دولت چشم‌پوشی کنند، حقوق بيشتري به آنان خواهد داد.[۱۰]
ويژگي‌هاي اخلاقي

شهید سعید زندگی بسیار ساده و خانه‌ای محقر داشت. با آنکه ماهانه ميليون‌ها تومان از وجوهات شرعیه به دست ایشان می‌رسد،‌ خود مانند طلبه‌ای زاهد زندگی مي‌كرد.[۱۱]

تهجد و شب‌‌زنده‌داري، سخاوت، فروتنی، انس با قرآن و دعا، بزرگداشت و تجلیل عالمان و فقیهان، از دیگر ويژگي‌هاي آن مرد بزرگ بود.

شهادت

صبحدم چهارشنبه، هفتم ربیع‌الثانی 1396 ق، برابر با 18 فروردین 1355، در 78 سالگی، هنگامی که برای ادای فریضه صبح از خانه خارج می‌شد، باند سید مهدی هاشمی ایشان را ربودند و در میانه راه، او را خفه و جنازه‌اش را در راه درچه‌ در زیر پل يكي از رودها پنهان کردند. پيش از طلوع آفتاب، رهگذران متوجه شدند و خبر به شهر رسید. انبوه مردم به صورت دسته‌های عزادار به محل وقوع فاجعه حرکت کردند و پيكر پاکش را - به مدت شش ساعت - با كمال احترام بر سر دوش به شهر آورند. سپس در روز پنج‌شنبه با تشييعي باشكوه، در تکیه کوهی تخت فولاد، دفن کردند.
شهید شمس آبادی اولین شهیدی بودند که در این قسمت تخت فولاد دفن شدند و بعد هم شهدای کردستان دفن شدند؛ و بعد هم مزار عمومی عمده شهدای اصفهان شد.
[۱۲]